جرعه ای از آب چشمه ی زلال دلت را نوشیدم
همانجا ، در کنار همان چشمه ی زلال
غرق شدم در احساسات یک عشق ماندگار
هـ ـر كـ ـه آیـ ـد گـ ـوید:
گریـ ـه كـ ـن، تسكیـ ـن اسـ ـت
گریـ ـه آرام دل غمگیـ ـن اسـ ـت
چنـ ـد سـ ـالی اسـ ـت كـ ـه مـ ـن می گریـ ـم
در پـ ـی تسكینـ ـم
ولـ ـی ای كـ ـاش كسـ ـی می دانسـ ـت
چنـ ـد دریـ ـ ــا
بیـ ـن مـ ـا فاصـ ـله اسـ ـت
مـ ـن و آرام دل غمگینـ ـم
|